حكاياتى از عارفان و بزرگان علم و دين
زاهدى گفته است : نماز سى ساله خود را كه در صف نخست نمازگزاران ، به جا آورده بودم ، بهناچار، به قضا برگرداندم . از آن روى ، كه روزى به سببى درنگكردم و در صف نخست ،جايى نيافتم . پس در صف دوم ايستادم . اما خود را بدين سبب ، از ديگران شرمسار ديدم ، و پيشى گرفتم و به صف نخست آمدم و از آنگاه دانستم كه همه نمازهايم ، آلوده به ريا و آگنده از لذت توجه مردمبه من بوده است و اين كه ببينند كه من ، از پيشگامان كارهاى نيك بوده ام .
منبع:www.ghadeer.org
زاهدى گفته است : نماز سى ساله خود را كه در صف نخست نمازگزاران ، به جا آورده بودم ، بهناچار، به قضا برگرداندم . از آن روى ، كه روزى به سببى درنگكردم و در صف نخست ،جايى نيافتم . پس در صف دوم ايستادم . اما خود را بدين سبب ، از ديگران شرمسار ديدم ، و پيشى گرفتم و به صف نخست آمدم و از آنگاه دانستم كه همه نمازهايم ، آلوده به ريا و آگنده از لذت توجه مردمبه من بوده است و اين كه ببينند كه من ، از پيشگامان كارهاى نيك بوده ام .
منبع:www.ghadeer.org
تاریخ: چهار شنبه 22 / 3 / 1391برچسب:کشکول شیخ بهایی,حکایت عارفانه,داستان کوتاه,جدیدترین حکایت عارفانه,91,حکایت زاهد,حکایت ریا,پندهای شیخ بهایی,حکایت های بزرگان,پندهای بزرگان,پندهای عارفان,
ارسال توسط محمد
آخرین مطالب